انگاری که بر روی تمام احساسات خوشایندم پرده ای تیره و تار کشیده باشند 

در تماس با هیچ رخداد و یا در هنگام فکر به رخداد و

اتفاق و واقعه ای هیچ حس خوشایندی دیگر سراغ من نمی آید و این مسئله 

کار کردن بر روی اندیشه را برایم سخت می کند.

چگونگی این احساس یخ و بی تفاوت را نمی دانم 

اما باعث می شود از هیچ چیزی انتظار لذتمند بودن را ندشته باشم .

ودیعه ای که روزگاری به رایگان در اختیارم بود. و این محدودیتیست به پهنای زندگی.

انتخاب ذنی هر چیزی مساویست با خاکستریه مرده.

تماشاچی پشت پرده خاکستری.

 


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت شاه نعمت اله آزییا سایت موزیک غرب David دانلود فیلم علمی تخیلی Maria فروشگاه اینترنتی گروه صنعتی میشو Beth عایق پلی یورتان Jose bamilofile